سوفی علیرغم عدم صلاحیت برای این موقعیت، در یک ناشر کتاب کمیک مشغول به کار می شود و ...

"آنتوانت" یک معلم جوان مدرسه ، منتظر تعطیلات طولانی تابستان است تا به ملاقات معشوق مخفی اش ولادیمیر که پدر یکی از شاگردانش است برود ولی ....

سردبیری یک کتاب را که به نظرش یک شاهکار است را در یک کتابخانه قدیمی پیدا می‌کند. جایی که نسخه‌های خطی داستان‌های ناشران را از آنجا جمع‌آوری می‌کند. متن به نام هنری پیک امضا شده، یک پیتزا فروش که دو سال پیش درگذشته است و …

داستان فیلم درباره بازیگری که در جوانی از موفقیت هایش در حرفه بازیگری لذت برده است، ولی حرفه و زندگی خود را با بزرگتر شدن در مارپیچی رو به نابودی می بیند و ....

داستان فیلم درباره دنیایی که فناوری دیجیتال زندگی ما را به دست گرفته است، برخی از ما بالاخره دچار سرخوردگی و به آخر خط می رسیم. در خانواده یا مدرسه، در محل کار یا در روابط عاشقانه، افراد زیادی معتاد به تکنولوژی شده اند و در آستانه یک شکست عصبی قرار دارند و ....

در سال 1967 كارگردان مشهور ژان لوک گدار فيلم "چینی" را توليد كرد. پوستر فیلم چيزي جز عكس زن موردعلاقه اش آن ویازمسکی که 17 سال از او جوانتر بود؛ نبود. اونها اندکی قبل سر فیلمبرداری فیلم "ناگهان بالتازار" اثر روبرت برسون در 1966 با هم آشنا شدند؛ با هم شاد بودند و عاشق یکدیگر بودند و پس از مدتی ازدواج کردند. در اکران فیلم "چینی" با شکست مواجه شد و بازخوردهای منفی ای به خود دید و همین باعث ایجاد سوالات عمیقی برای ژان لوک گدار شد. این اتفاقات همراه با جریان می 1968 فرانسه شد. فیلمساز با عبور از این بحران شدیدا تغییر نمود و از یک ستاره فیلمسازی تبدیل به یک هنرمند مائوئیست شد.

هنگامی که یک بیماری همه‌گیر تمام جهان را آلوده میکند، "ویکتور" و خانواده اش در یک جامعه "هیپی" گرفتار می شوند و...